ماندگاری آرامش

گنجی دروجود

ماندگاری آرامش

گنجی دروجود

  • ۰
  • ۰

خدای درخت 🌲

بنام خدای 🌲

درخت خشکیده زمستان در سخت ترین لحظات عمر  به سر می‌برد .پروبالش ریخته او از قیافه هم افتاده از چشم ها افتاده گویا کسی دلش نمی خواهد به او آب بدهد چون بی ثمر شده گویا نگاه ها و بعضی از امکان ها از او گرفته شده‌

 

 سایه اش را از دست داده دیگه کسی امیدی ندارد به اودیگر کسی نمی خواهد کنارش باشد.

زیرا سایه  ، محصول وزیبایی ندارد.

اما در این حالت درخت چه حالی دارد؟؟؟؟

شما بگویید؟؟امان از تدبیر درخت امان از درون و تلاش پنهان درخت چه کسی میداند.

چه کسی می بیند چه اتفاقی در درون درخت در جریان است و اثر آن چیست؟؟

 

درخت در شرایط سخت ریشه های خود به زمین می فشارد تا بتواند بهتر از گذشته باشد و به قول خودمان کم نیاورد.

چنگ می زند به زمین ریشه های خود را محکم تر از گذشته می کند منابع زیر زمین را جذب می کند درخت به انتظاری دستی نمی نشیند که او را سیراب کند بلکه او رزاقی دارد که تمام ابرهای آسمان به دست قدرتمند اوست.

 

خدای درخت که صاحب ابرهای باران است صدایش را لحظه به لحظه می شنود .

او همیشه مشتاقانه، عاشقانه  و با صبوری حرف درخت و درد و دل هایش را گوش می کند .

دانه به دانه

خدای درخت به ابرها فرمان باران می دهد قطرات باران کم کم فرو می ریزد میبارد بر سر و روی درخت شاخه ها و ریشه هایش همه غرق در عطای خدای عشق و مهربانی می شود (یا الله پاک منزّهی تو )درخت سیراب می شود و شکری از اعماق ریشه‌اش میکند.

حالا این درختی که دیگر برای مردم زیبایی ندارد در درون ثروتی را دارد که مردمان رهگذر نمی توانند آن را ببینند.

درخت زمستان ثروت پنهان تو چیست؟؟؟

درخت بدون لحظه ای درنگ شروع میکند به ذخیره آب در ریشه هایش درخت زمستان تو که شاخ و برگی محصولی نداری این ذخیره و تلاش از برای چیست؟؟

 

 او می داند عطای خدایش را صرفاً به زبان نشود سپاس گفت او می‌داند در جهان کاری رابایدبه انجام برساند .

او فهم کرده است که از او چه بر می آید فکر نمیکند چه کنم ؟چه کنم ؟ دست دست نمیکند.سریع  شروع به کار می کند.به امید بهار به امید ثمر دادن.

تلاش درخت روز و شب نمی شناسد. ۹۰ روز با سختی تمام تلاش می کند .شاخه های شکسته اش راازنومیسازد.

تا این که بهار نزدیک می شود.

درخت زمستان داستان ما حالا آماده است برای شکفتن برای تحولی دیگر برای تغییر برای رسیدن برای شدن .

از شاخه های خشک زمستانی تمام نیرو را جمع میکند و از سوراخ های آن شروع میکند متحول شدن شکوفه می دهد هر روز رشد می کند وقتی که به آن بنگری امروز با دیروزش فرق دارد تغییر نه، بلکه برای متحول شدن سر سبز میشود .

محصول می دهد .

بهار خوش آمدی🌺🌹🌺🌹

زمستان گذشت و بهار درخت فرا رسید همه حیران سرسبزی درخت شده بودند.

آدم های رهگذر به سرسبزی و زیبایی درخت خیره می شدند از او تعریف می کردند و دوستش داشتند.

دوست داشتن وقتی را قرار دهند تا ساعت ها در کنار درخت باشند درخت به آنها سایه میداد محصول میداد حال خوب می داد حتی بههمان کسانی که به  دیده خوار و بی ارزشی به آن نگاه می کردند حتی به آنها عشق می ورزید درخت برای عشق ورزی قید و شرط نمیخواست او بهانه ی خوبی داشت برای عشق ورزی ❤️

اودر تمام لحظات سختیش از خالقش عشق دریافت می‌کرد خالقش به افتخار میکرد به اوآفرین میگفت توبه  حضور خالق شو عطایش ایمان داشت وریشه هایش را از عطاهای پی‌درپی خالقش سیراب کرده بود.ه خوب

 

 

 

 آفرین میگفت به زور خالقش و عطایش ایمان داشت و ریشه هایش را از عطا های پی درپی خالقش سیراب کرده بود قطره های عشق در ریشه هایش ذخیره می شد و بعد از مدتی خود او شد منبعی برای عشق ورزی تنها چیزی که برایش ارزشی نداشت انتظار بازگرداندن محبت بود از دیگران در قبال چیزی که به آن ها می داد

 

 

 

 

 

  • ۰۱/۱۰/۱۷
  • افسانه بنیان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی