قطره های عشق در ریشه هایش خیره می شد و بعد از مدتی خود او شد منبعی برای عشق ورزی .
تنها چیزی که برایش به آن فکرنمیکرد انتظار بازگرداندن محبت بود از دیگران در قبال چیزی که به آن ها می داد .
او وقفه عشق میداد . سالهای سال گذشت...
درخت زمستان های سختی را پشت سر گذاشت بهار درخت هر سال دیدنی تر از سال قبل میشد او در دو حالت عاشقانه با خالقش حرف میزد چه زمانی که حالش خوب و ثروتمند .
چه آن زمان که از چشم ها افتاده بود وشاخههایش برفی شد و سردی هوا بر او غلبه می کرداو خود را به آغوش گرم خالقش می سپرد.
هر سال تنه درخت کلفت تر میشد قوی تر می شد تا اینکه صد و چند سال گذشت حالا وقت چه بود؟؟
آقای باغبان اعلام کرده که این درخت عمر خود را کرده است حالا وقت بریدن آن است تبر آماده شد شخص تبربردار تمام نیروی خود را به کار گرفت تبر را بلند کرد و یکی پس از دیگری به درخت زد اما .......
بریدن این درخت کارتبر نبود دستگاه آوردند و..... تا اینک
ه این تنه تنومند بریده شد درخت با آرامی به زمین افتاد به نظر شما درخت در این لحظات چه حالی داشت ؟؟
چه میگفت با خالقش ؟؟آیا رسالتش به اتمام رسیده بود؟؟......
بله رسالت درختدر سرزمین دنیایی به پایان رسیده بود او لحظهای به غیر خالقش چشم نیاز ندوخت و با تمام نیرو و تلاش به اطرافیان سالیات سال آچ خدمت بیقید و شرط کرد و موفق و سربلند شد پیش خدایش.
درخت در حالیکهتنه ی تنومندش را می بریدند نهایت لذت و آرامش را داشت مرگ و از پا افتادن برای درخت معنایی نداشت فقط به زندگی فکر می کرد وجودش سراسر امید و زنده گی بود .
اوبا به اتمام رساندن زندگی زمینی وارد دنیای شد که تا ابد باقی خواهد ماند و حالا عاشقانه به استقبال مرگ میرفت و باز هم برای زندگی و عشق نفس دیگری را تجربه میکرد خوش به حال درخت🌲
از ضخیمی و کلفتی درخت و سنگینی آن ماشین بسیار بزرگی فراهم شد تا آن را حمل کند.
آن تنه قوی به کارخانه برده شد از آن در و پنجره دفتر کتاب و مداد..... درست شد ساخته شد به این ترتیب اثر درخت با مرگش هم سالها در جهان باقی ماند .
جالب و شنیدنی است بدانید در قرآن خداوند انسان را به درخت مثال زده است آنهم چه درختی ؟
درخت نخل خرما و اینکه درخت خرما به عنوان درخت بهشتی در قرآن نام برده شده است حالا تو بگو در این داستان چه معنایی است؟؟
چه کلامی است و به چه نقطه ای اشاره می کند تو را به کجا دعوت می کند؟؟؟؟؟
حالا تو بگو
- ۰۱/۱۰/۱۷